یکتا ناصر: به نظرم بیشتر نقدها غرض و مرض است
تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۱۸۹۲۷
این بازیگر از تجربه بازیاش در این نمایش گفت و تاکید کرد که از نقدهای احتمالی ناراحت نمیشود.
به گزارش همشهری آنلاین؛ ناصر که آخرین بار سال ۹۴ در نمایش «ترور» به کارگردانی حمیدرضا نعیمی روی صحنه رفته، درباره فاصله زیاد بین کارهایش در تئاتر گفت: بعد از بازی در نمایش «ترور»، دخترم به دنیا آمد که طبیعتا در آن مقطع، تنظیم زمان برای حضور در تمرین تئاتر کار بسیار سختی بود به خصوص که در انجام کارهایم به شدت مقید و مسئولیتپذیرم و میدانم آمادهسازی یک نمایش ممکن است مدت زمانی طولانی ادامه پیدا کند و بازیگر در این پروسه، باید بدون هیچ عذر و بهانهای و با تمام انرژی حضور داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او با اشاره به رکود تئاتر در دوران کرونا ادامه داد: یک دوره طولانی هم که درگیر کرونا بودیم و البته در تمام این مدت خیلی دوست داشتم فرصتی برای بازی روی صحنه پیدا کنم. از آنجاکه بازیگر حرفهای تئاتر نیستم و بازی در یک اثر نمایشی برایم یک کار حرفهای به معنای کسب درآمد قلمداد نمیشود، بنابراین فقط کاری را انتخاب میکنم که صد درصد آن را دوست داشته باشم. در حالیکه در پروژههای تصویری، اغلب ناچارم اولویتبندی کنم چون حرفه من است و قرار نیست خیلی از آن دور بمانم ولی وضعیت تئاتر متفاوت است.
او اضافه کرد: در پیشنهادهایی که برای بازی در تئاتر مطرح میشد، گاه دوست داشتم تماشاگر یک کار باشم و نه بازیگر آن و گاهی هم نقشهایی پیشنهاد میشد که شاید ارتباط چندانی با آنها برقرار نمیکردم تا اینکه بعد از خواندن نمایشنامه «نویسنده مرده است» آنچنان درگیر این متن شدم که با وجود مشغلههای کاریام در پروژههای دیگر، حس کردم بعد از مدتها میتوانم با انرژی کامل در کنار یک گروه تئاتری قرار بگیرم.
ناصر که در نمایش «ترور» با بهنام شرفی همبازی بوده است، ادامه داد: در آن نمایش شناخت نسبی از آقای شرفی پیدا کردم و میدانستم بازیگری درخشان است. جذابیت متن از یک سو و حضور ایشان هم به عنوان کارگردان کار و هم در جایگاه بازیگر مقابلم، سبب پذیرش این پیشنهاد شد و حالا خیلی خوشحالم چون همه آنچه فکر میکردم، درست از آب درآمد و از بازی در این نمایش کاملا راضیام.
او در پاسخ به این پرسش که حضور در نمایشی که قبلا دو اجرای موفق از آن روی صحنه رفته، چه چالشهایی برایش به همراه داشته است، توضیح داد:متاسفانه آن اجراها را ندیده بودم و البته بابت این موضوع از یک جهت هم خوشحالم چون دیدن یک نمایش و حضور ذهن احتمالی از یک متن، میتواند به صورت ناخودآگاه بر کار آدم تاثیر داشته باشد ولی خوشحالم که توانستم با رویکرد خودم در این کار بازی کنم.
ناصر با تاکید بر اینکه همیشه در زندگی عاشق جسارت و ریسک بوده است، به تفاوت برخورد با بازیگران در تئاتر و پروژههای تصویری اشاره کرد و توضیح داد: بازیگران تئاتر وقتی جلوی دوربین سینما و سریال قرار میگیرند، معمولا با استقبال گرمتری مواجه میشوند و خیلی اوقات تعریف و تمجیدهای زیادی میشنوند که شاید هم خیلی سزاوار آن باشند، اما برعکس این رویه، شاید کمتر اتفاق بیفتد.
به این معنا که معمولا در تئاتر، نسبت به ورود بازیگران تصویر، گارد ویژهای وجود دارد و با سختگیری خیلی بیشتری درباره آنان قضاوت میشود. البته از نظر من، این تفاوت هیچ اشکالی ندارد. تنها چیزی که همیشه درباره آن اطمینان دارم، این است که با نهایت انرژی و توانم وارد صحنه بشوم و چون در تئاتر بحث کسب درآمد در اولویت نیست، سعی میکنم کاملا به بخش دلی و هنری آن توجه کنم.
این بازیگر ادامه داد: در تمام این سالها آموختهام که از نقد شدن ناراحت نشوم و اتفاقا از بخشی از نقدها که برایم کاربردی است، استفاده میکنم. یاد گرفتهام با غرضها و گاهی هم مرضها، کنار بیایم و فکر میکنم اگر اینها نباشد، احتمالا یک جای کار میلنگد به این معنا که کار آدم به اندازه کافی دیده نشده اما شنیدن نظرات مختلف معمولا نشان میدهد که راه درستی را انتخاب کردهای و کارت دیده شده است.
بنابراین گرچه بازی در این نمایش که قبلا اجراهای موفقی داشته، ریسک بزرگی است و شاید انجام آن برای خیلی از بازیگران توانمند هم دشوار باشد، حضور در آن احتمالا به شخصیت من مربوط میشود که از هیجان استقبال میکنم و صحنه و نقش، آنچنان برایم لذتبخش است که قضاوتهای احتمالی را تحمل میکنم، حتی اگر گاهی این داوریها نابجا باشد.
او با اشاره به اینکه بخش عمدهای از موفقیت یک کار به جذابیت متن برمیگردد، افزود: با اینکه اجراهای قبلی این نمایش را ندیدهام ولی حدس میزنم که بازیگران آن اجراها به دلیل سابقه درخشانشان، حضوری موفق روی صحنه داشتهاند و البته که هر بازیگری انرژی خاص خود را روی صحنه میآورد.
ناصر که پیش از این در نسخه ایرانی فیلم «دوشیزه و مرگ» بازی کرده است، با تشریح تجربه بازی خود در این فیلم اضافه کرد: این فیلم بر اساس نمایشنامه «دوشیزه و مرگ» ساخته شده. قبلا نمایشنامه را خوانده بودم. وقتی قرار شد در نسخه ایرانی این فیلم بازی کنم، با اینکه کمتجربهتر از الان بودم، تصمیم گرفتم قبل از بازیام، نسخه سینمایی را نبینم با اینکه میدانستم بازیگران بسیار بزرگی در آن بازی کردهاند و اصلا بحث این نبود که قرار است مقایسهای اتفاق بیفتد.
تنها چیزی که برایم اهمیت داشت، این بود که نهایت تلاشم را برای بازی در این فیلم به کار بگیرم. هر دو ورسیون میتواند نتیجه خوبی داشته باشد و الزاما همیشه قرار نیست مقایسهای اتفاق بیفتد. به هر حال هر بازیگری، انرژی خود را به کار میافزاید و تصمیم تماشاگر است که با کدام فضا و بازیگری و کارگردانی، ارتباط بیشتری برقرار کند. امیدوارم همان اندازه که من از بازی در این کار لذت میبرم و برایش مایه میگذارم، در خور و انرژی و زمانی که تماشاگران برای دیدن آن میگذارند، باشد.
او درباره جذابیت کارکتر زن این نمایش صرفنظر از متن و کارگردانی آن نیز گفت: در میان پیشنهادهای قبلی، خیلی اوقات هم کارگردان و هم متن برایم جذابیت داشت ولی ممکن بود نقش پیشنهادی برایم، تاثیرگذار نباشد یا حس کنم قرار نیست اتفاق خاصی رقم بزنم. وقتی قرار است بعد از مدتی روی صحنه بروی، خیلی مهم است که آن عشق در کار جاری باشد و ایفای آن نقش برای بازیگر جذاب باشد. بازی در نقش «لیلی» برایم خیلی لذتبخش بود چون رویکردم در بازیگری این است که میکوشم خودم را به نقش نزدیک کنم نه اینکه نقش را به خودم و این برایم چالش بزرگی است.
حس میکردم کارکتر این نمایشنامه که یک بازیگر سینماست، خیلی به خودم شبیه است و خیلی از موقعیتهای نمایش را تجربه کردهام. البته با اجازه آرش عباسی، نویسنده نمایشنامه، تغییراتی بسیار جزیی بر برخی دیالوگها اعمال کردهایم چون شرایط نسبت به زمان نگارش این متن، قدری تغییر کرده است.
ناصر ادامه داد: «لیلی» شاید شبیهترین نقش به خود من است. هرچند دوستانی که از نزدیک مرا میشناسند، معتقدند نسبت به خودم بسیار متفاوت است که البته این تفاوت، ناخواسته بوده و خیلی به آن فکر نکردهام چون به آن معنی، بازیگر تکنیکی نیستم بلکه سعی میکنم متن را کاملا با روحیاتم تطبیق بدهم و اگر تغیری رخ میدهد، کاملا ناخودآگاه است. تکنیک من تنها به این برمیگردد که بتوانم خودم را با دیگر عناصر کار مانند میزانسن و نور و ... تطبیق بدهم.
او ادامه داد: از نظر بار حسی و درک نقش، اصلا تکنیک را درک نمیکنم نه اینکه آن را قبول نداشته باشم بلکه معتقدم بزرگترین برگ برنده من در بازیگری این است که به شدت متمرکزم و آنچنان در کارم غرق میشوم که گویی به خلسه میروم و جهان کاملا برایم متوقف میشود. مانند کسانی که هیپنوتیزم شدهاند. شاید بخش تکنیکی کارم همین باشد که کاملا هم غریزی است چون کار بازیگری برایم آنچنان مهم است و آن قدر دوستش دارم که برخوردم با نقش به گونهای است که گویی با موجودی خیلی عزیز سر و کار دارم.
نمایش «نویسنده مرده است «نوشته آرش عباسی و کار بهنام شرفی هر شب راس ساعت ۱۹ و پانزده دقیقه و به مدت ۷۰ دقیقه در تماشاخانه ایرانشهر اجرا میشود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: یکتا ناصر بازیگر نمایش نویسنده مرده است قیمت طلا و ارز قیمت موبایل برای بازی روی صحنه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۱۸۹۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلش برای «آسید کاظم» پر میکشید
دلش تنگ شده بود برای دنیای آسید کاظم، برای آن همه عاطفهای که در آن دوران جریان داشت، برای مردی که برای کبوترش گریه میکرد ...
محمود استادمحمد دلش برای همه این چیزها پر میکشید.
به گزارش ایسنا، حالا سالهاست که محمود استادمحمد مهمان قطعه هنرمندان بهشت زهراست ولی «آسید کاظم» او همچنان به زندگی خود ادامه میدهد. در این سالها چند بار کارگردانهای جوان تئاتر این نمایشنامه را به صحنه بردهاند و فردا (شنبه ۸ اردیبهشت ماه) هم قرار است قاسم زارع آن را در تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامهخوانی کند.
این برنامه، بهانهای شد برای ما که کمی به سالهای دورتر برگردیم و با مرور خاطرات گذشته، بخشی از دلتنگیهای خود را برای تئاتری که داشتیم، برطرف کنیم.
محمود استادمحمد که نامش با نمایشنامه «آسید کاظم» گره خورده است، در گفتگویی که به مناسبت برگزاری بزگداشتش در سی و یکمین جشنواره تئاتر فجر با ایسنا داشت، درباره نمایشنامه «آسید کاظم» که خودش هم آن را بسیار دوست میداشت، گفته بود : «آسید کاظم» را خیلی دوست دارم، خودم هم به عنوان یک فرهنگ عتیق به آن نگاه میکنم. چند وقت پیش که محمد رحمانیان آن را نمایشنامهخوانی کرد، یک اجرایش را دیدم. محمد نه تنها زبان مردم را خوب میشناسد، ادبیات را هم خوب میشناسد اما وقتی بازیگران محمد، متن را اجرا میکردند احساس کردم که این متن نسبت به این بازیگران چقدر عتیق است! چقدر زبان این نمایش، دنیا آدمهای این نمایش در فرهنگ سپری شده معاصر قرار گرفته است. من دنیای «آسیدکاظم» را خیلی دوست دارم، گاهی حسرت این دنیا را میخورم که چقدر محترم بود، چقدرعاطفی و چقدر ریشهدار بود. از اینکه یک انسان بنشیند برای کبوترش گریه کند، حسی به من دست میدهد که نمیتوانم بگویم زیباست چیزی فرای زیبایی است.»
او که در ۲۰ سالگی این نمایشنامه را نوشته بود، درباره حال و هوای جوانان همدوره خودش چنین گفته بود: «فکرش را بکن، مونولوگ «آدم از روزی که تو خشت مییاد تا روزی که رو خشت بیفته، بدبخته...»، ما کجا بودیم و یک جوان ۲۰ ساله چگونه به زندگی نگاه میکرد!»
ما اما شگفتزده شده بودیم که او چگونه در نخستین روزهای جوانی خود چنین نمایشنامهای نوشته و او در پاسخ به حیرتزدگی ما گفته بود: «متن را در ۲۰ سالگی نوشتم. در ۲۰ سالگی خیلی کارهایم را کرده بودم. قبل از ۲۰ سالگی دو نمایش کارگردانی کرده بودم. آن وقتها ریتم ما تند بود. حکم زمانه بود. فقط من نبودم. بیضایی در چند سالگی «نمایش در ایران» را نوشت. اینکه یک نفر زیر ۲۰ سالگی نگاه تاریخی داشته باشد، خیلی مهم است چون نوشتن تا نوشتن با نگاه تاریخی دو مساله است. عباس نعلبندیان هم زیر ۲۰ سالگی چند اثرش را نوشته بود.»
حالا و با تغییرات هر روزهای که تئاتر ما داشته است، نمایشنامه «آسید کاظم» هم واقعا گویی از عهد عتیق میآید و اما همچنان بخشی از بدنه تئاتر ما دلتنگ جهانی است که این نمایشنامه روایت میکرد. شاید به دلیل همین دلتنگی است که قاسم زارع هم تصمیم به خوانش این نمایشنامه گرفته. او قرار است با همراهی مسعود کرامتی، قاسم زارع، بهرام ابراهیمی، فرهاد بشارتی، بهرام درخشان، علی عطاییحور، حسن شفیعی، دانیال ابراهیمی، آیدا قدرتی ساعت ۲۰ فردا، در هشتمین روز ماه اردیبهشت این نمایشنامه را در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه خوانی کند.
انتهای پیام